روابط موثر بین هئیت مدیره و مدیر عامل در سازمانها

مقدمه

در دنیای مدیریت ، ابزارهای بسیار متعدد و متنوعی در اختیار مدیران عامل و تیم مدیریتی سازمان­‌ها برای مدیریت و اداره­‌کردن سازمان قرار دارد. اما در مورد هیئت‌مدیره همیشه شفافیت وظایف چگونه است؟

علی­رغم نقش پراهمیت هیئت‌مدیره و ضریب بالای اثرگذاری آن در موفقیت سازمان­‌ها، شناخته‌شده‌ترین ابزار موجود در اختیار هیئت‌ مدیره‌­ها برای آنکه بتوانند زوایای مختلف نقش خود را به‌درستی شناخته و وظایف محوله را به بهترین نحو به انجام برسانند، چهارچوب راهبری شرکتی است.

در واقع راهبری شرکتی، ابزاری است که هیئت‌مدیره را قادر می‌­سازد سازمان تحت راهبری خود را در بهینه‌ترین زمان ممکن، و نه صرفاً سریع­‌ترین زمان، به مرحله «تکامل سازمانی» رسانده و حفظ کند.

بدیهی است عمق و میزان استفاده سازمان­‌ها از چهارچوب راهبری شرکتی یکسان نبوده و بسته به نوع، اندازه، خصوصیات صنعت و ماهیت فعالیت سازمان­‌ها و نیز اقتضای شرایط محیطی می­تواند متفاوت باشد. اما آنچه مسلم است، عملکرد صحیح هیئت‌مدیره و راهبری خوب سازمان، منجر به ارتقای سطح نظارت مؤثر بر سازمان می‌شود و این اطمینان را ایجاد می‌­نمایند که چشم‌­انداز، استراتژی و فعالیت‌­های سازمانی از همسویی مناسبی برخوردارند که وجود این همگرایی در سازمان، به نوبه خود منجر به بهبود روزافزون خلق ارزش بلندمدت نه تنها برای سهامداران بلکه برای کلیه ذی­‌نفعان خواهد شد.

اهمیت روابط بین مدیرعامل و هیئت‌مدیره در موفقیت سازمان‌ها SME یا بزرگتر به همان اندازه شکست و موفقیت آن سازمان موثراست و توانایی نشاندن سازمان‌­ها بر قله موفقیت یا بردن به دره شکست می باشد ، نوع عملکرد و میزان درستی و اثرگذاری عملکرد و تصمیمات هیئت‌مدیره و ارتباط پررنگ با مدیرعامل است. سازمان­‌ها با بیشترین میزان منابع مالی و مستعدترین سرمایه­‌های انسانی، در صورت عدم عملکرد اثربخش هیئت‌مدیره و تصمیم‌­گیری­‌های نادرست این نهاد، به سادگی به ورطه شکست و نابودی کشیده خواهند شد.

پاندمی کرونا ، اثرات قابل ملاحظه­‌ای بر تمامی وجوه زندگی انسان­‌ها  داشته و مفاهیم جدیدی همچون توقف فعالیت‌­های اقتصادی، فاصله‌­گذاری اجتماعی، دورکاری و غیره را به ادبیاتِ روزمره زندگی مردم وارد کرده است.

از سوی دیگر، تبعات ناشی از شوک اقتصادی که پاندمی کرونا به اقتصاد جهان و به تبع آن فعالیت­‌های کسب‌وکارها وارد نموده، منجر گردیده تا امروزه نقش هیئت‌مدیره‌­ها به عنوان مسئول اصلی موفقیت و پایداری سازمان­‌ها، بیش از هر زمان دیگری اهمیت و اولویت پیدا نماید.

هیئت‌مدیره، در ادبیات عبارت است از گروهی از افراد که یک سازمان را راهبری می­‌کنند. اما در عمل، وظایف هیئت‌ مدیره شامل :

  • حامی اصلی مدیرعامل ، ولی در عین حال  بر عملکرد وی نظارت دقیق دارد.
  • راهبری ولی بدون اعمال مدیریت و عدم دخالت مستقیم در امور اجرایی
  • مسئول مستقیم تدوین استراتژی سازمان و پیاده‌سازی آن است؛ ولی توصیه نمی‌­شود این کار را بدون جلب مشارکت مدیرعامل و تیم اجرایی وی انجام دهد.
  • مدیرعامل انتخاب می­کند؛ ولی ممکن است به اقتضای شرایط ناچار به برکناری و جایگزینی وی باشد.
  • مسئول مستقیم مراقبت از سلامت مالی، عملیاتی (غیرمالی) و تداوم عملکرد و بقای سازمان در طولانی‌مدت است؛ در حالی که عمده اطلاعاتی که در طول سال با آن مواجه می‌­شود مربوط به عملکرد جاری و کوتاه مدت سازمان است.
  • مسئول تعیین هدف غایی سازمان است؛ و به تبع آن مدیرعامل مسئول هدف‌گذاری عملیاتی برای دستیابی به هدف غایی مذکور ولی علی­‌رغم آنکه تحقق این اهداف برای هیئت‌مدیره از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، هیئت‌مدیره باید مراقب باشد تحقق این اهداف به قیمت زیرپا گذاشتن قوانین و مقررات حاکم بر فعالیت سازمان نباشد.
  • و …

در واقع هیئت‌مدیره را می­توان عنصر کلیدی در چهارچوب راهبری شرکتی دانست که موفقیت یک سازمان در گرو موفقیت و عملکرد صحیح آن است و موفقیت هیئت‌مدیره نیز در گرو عملکرد صحیح و موفقیت تک تک اعضای آن می‌باشد.

وجود یک هئیت مدیره یکدست علیرغم داشتن اختلاف نظر و سلیقه به رشد سازمان کمک کرده و جلوگیری از ایجاد باندو روابط سمی در آن به بقای سازمان کمک بسزایی می کند.

اما نکته مهم در این میان، چگونگی ایفای نقش صحیح هیئت‌مدیره است. هیئت‌مدیره کجا، چگونه و با چه ابزاری(هایی) باید نقش‌آفرینی کند تا بتواند همای سازمان را بر قله موفقیت بنشاند؟ اینجاست که «راهبری شرکتی» معنا پیدا می‌­کند.

به عبارت ساده، حاکمیت شرکتی چهارچوبی برای ایفای نقش و انجام وظایف صحیح اعضای هیئت‌مدیره است که ضمن معرفی حوزه‌های مختلفی که ترکیب هیئت‌مدیره می‌بایست در راستای ایفای نقش صحیح خود به آن‌ها بپردازد؛ مدل صحیح ایفای نقش و ابزار لازم در این خصوص را نیز در اختیار ایشان قرار می‌دهد.

به عبارت ساده‌تر، راهبری شرکتی، زمین بازی هیئت‌مدیره است و برای برد قطعی در این بازی که به معنای افزایش اثرگذاری هیئت‌مدیره و به تبع آن افزایش ضریب موفقیت و تداوم عملکرد سازمان خواهد بود، در ابتدا لازم است هیئت‌مدیره قواعد بازی و مشخصات زمینی که در آن بازی می‌کند را به درستی بشناسد.

تنها در چنین شرایطی است که یک هیئت‌مدیره می­‌تواند برای کلیه ذی­نفعان خود ارزش بلندمدت خلق کند؛ از منابع در اختیار خود به نحو مؤثری بهره‌­برداری و صیانت به عمل آورد؛ ضمن بهبود مستمر عملکرد سازمان، سطح تاب‌­آوری سازمان در مقابل بحران‌­های احتمالی را افزایش دهد؛ اثربخشی تصمیمات خود را به نحو محسوس و مؤثری بهبود دهد؛ در ایجاد ترکیب مناسبی از استعدادها و نیز نگهداشت منابع انسانی به عنوان یکی از سرمایه‌­های اصلی سازمان، موفق عمل کند و در نهایت ضمن سودآوری، منجر به افزایش دارایی­های نامشهود سازمان و نیز افزایش سطح اعتماد سهامداران و ذی­نفعان به سازمان چه در داخل کشور و چه در خارج از مرزهای آن شود.