چرا سیاستمداران باهوش تصمیمات احمقانه میگیرند؟
گفتاری از مجتبی لشگر بیوکی :
در طول تاریخ، بارها شاهد بودهایم که سیاستمداران و رهبران به ظاهر باهوش، در دام تصمیمات نادرست و گاه فاجعهبار افتادهاند. این پدیده، که به “تله عقلانیت” معروف است، ریشه در پیچیدگیهای روانشناختی و اجتماعی دارد. در این مقاله، به بررسی دلایل این پدیده و راهکارهای مقابله با آن میپردازیم.
نمونههای تاریخی
- 1. جنگ ویتنام (1955-1975): آمریکا علیرغم هزینههای هنگفت انسانی و مالی، به مدت دو دهه در این جنگ باقی ماند.
- 2. پروژه هواپیمای کنکورد: بریتانیا و فرانسه با وجود عدم توجیه اقتصادی، به ساخت این هواپیمای مافوق صوت ادامه دادند.
- 3. اشغال افغانستان توسط شوروی (1979-1989): شوروی با وجود فشارهای بینالمللی و تلفات سنگین، یک دهه در افغانستان ماند.
دلایل روانشناختی و اجتماعی
- سندروم هزینههای غرقشده (Sunk Cost Fallacy)
سیاستمداران تمایل دارند به دلیل منابعی که قبلاً صرف کردهاند، به مسیر اشتباه ادامه دهند.
- نفرت از زیان (Loss Aversion)
از دست دادن چیزی که داریم، از نظر روانی دردناکتر از به دست نیاوردن چیزی جدید است.
- تشدید تعهد (Escalation of Commitment)
فشار اجتماعی و ترس از بیاعتبار شدن، باعث پافشاری بر تصمیمات اشتباه میشود.
راهکارهای مقابله
- 1. تمرکز بر منافع آینده: به جای محاسبه هزینههای گذشته، بر خالص منافع از این لحظه به بعد تمرکز کنید.
- 2. تعریف معیارهای خروج: قبل از شروع هر پروژه یا سیاست، شرایط خروج را مشخص کنید.
- 3. قداستزدایی از تصمیمات: هدف نهایی باید سعادت عمومی باشد، نه حفظ غرور یا اعتبار شخصی.
نمونه موفق: اصلاحات ویتنام
ویتنام پس از جنگ، علیرغم مخالفتهای داخلی، اصلاحات اقتصادی و سیاست خارجی را اجرا کرد:
– اصلاحات اقتصادی (1986): آزادسازی اقتصادی و حمایت از بخش خصوصی
– تغییر سیاست خارجی (اواخر دهه 1980): عقبنشینی از کامبوج و بهبود روابط با غرب
این تغییرات، علیرغم ریسک از دست دادن اعتبار، به رشد اقتصادی و بهبود جایگاه بینالمللی ویتنام منجر شد.
نتیجهگیری
سیاستمداران باید از دامهای روانشناختی و فشارهای اجتماعی آگاه باشند. تمرکز بر منافع آینده، انعطافپذیری و شجاعت در پذیرش اشتباهات، کلید جلوگیری از تداوم سیاستهای ناکارآمد است. درسهای تاریخی نشان میدهد که تغییر مسیر، هرچند دشوار، میتواند به نتایج مثبت و پایداری منجر شود.