رهبری سازمانی از درون رهبران شروع می‌شود

 

رهبری سازمانی، یک مفهوم پیچیده و چند بعدی است و این مقاله به تفصیل به این موضوع می‌پردازد و چگونه رهبران می‌توانند با تسلط بر این اصول، تحولات واقعی و معنادار در سازمان خود ایجاد کنند.

 

مقدمه

در فرهنگ جوامع گوناگون بشر، مفهوم جبر و تقدیر ریشه‌ای عمیق دارد و همواره مورد بحث بوده است. در ایران نیز، شاعرانی و ادبیان و عرفا بر لزوم حفظ آرامش و نجنگیدن با تقدیر تاکید کرده‌اند. این توصیه‌ها در حوزه مدیریت و رهبری سازمانی نیز همنوا با حقیقتی حیاتی است: تحول واقعی از درون شروع می‌شود. کارآفرینان و رهبران سازمانی استثنایی، اقداماتشان نه از جنس تقلا و جنگیدن، بلکه از انگیزه و هیجانی برمی‌آید که ناشی از رویاها و خودآگاهی عمیق است.

 

۵ جنبه کلیدی در مدیریت خود

طی دوره‌های مشاوره و آموزشی مختلف برای رهبران سازمانی از نقاط مختلف جهان، پنج جنبه کلیدی در مدیریت خود مورد تاکید قرار گرفته است: خودآگاهی، خودباوری، هدفمندی، اصالت و تاب‌آوری.

 

۱- خودآگاهی

خودآگاهی برای مدیریت اثربخش ضروری است. بدون آن، ممکن است به‌طور موقت بتوانید کارها را به پیش ببرید، اما به مرور زمان، شکست آنها مشخص می‌شود. خودآگاهی شامل درک نقاط قوت خویش، تشخیص محدودیت‌های فردی و آگاه بودن از این نکته است که هر اقدام شما بر دیگران اثر می‌گذارد. رهبران باید خود را به‌عنوان یک میوه فرض کنند و ماهیت درونی خود را بدانند. انطباق‌پذیری مهم است، اما زیاده‌روی در آن منجر به همرنگی با جماعت و فراموش کردن ویژگی‌های منحصربه‌فرد می‌شود. موفقیت واقعی از پذیرش خود واقعی و تصمیم‌گیری براساس نقاط قوت شخصی به‌دست می‌آید .

 

۲- خودباوری

گاندی گفته است: «شادی زمانی حاصل می‌شود که آنچه فکر می‌کنید، آنچه می‌گویید و آنچه انجام می‌دهید، هماهنگ با یکدیگر باشد.» هرگاه که بین این زنجیره گسست ایجاد شود، آرامش و سلامت روانی به خطر می‌افتد. توانایی ابراز وجود همگام با ارزش‌های شخصی، انرژی شما را افزایش می‌دهد و ارتباطات عمیق‌تری ایجاد می‌کند. اگر در محیطی غیردوستانه باشید و مجبور به پنهان کردن افکار و نظرات واقعی خود شوید، انرژی‌تان تحلیل می‌رود و خودباوری و اعتماد به نفس آسیب می‌بیند. توجه به مزایا به جای معایب، کمک می‌کند تا خودباوری را بهبود دهید و یک محیط منفی را به محیطی شکوفاکننده تبدیل کنید.

 

۳- هدفمندی

هدفمندی به شما کمک می‌کند روحیه و تمرکز خود را در روزهای خوب یا بد حفظ کنید. هدفمندی مورد نظر ما با اهداف عادی کسب‌وکار تفاوت دارد و به معنای همخوانی با ارزش‌ها و خواسته‌های قلبی است؛ مانند میل به ارتقای جامعه یا توانمندسازی کارکنان. رهبران باید روحیه خود را در روزهای خوب با سه واژه توصیف کنند و از ۴ انرژی رنگی (سرخ آتشین، آبی آرام، سبز زمینی و زرد خورشیدی) برای درک روحیات و ترجیحات خود استفاده کنند. این فرآیند به خودآگاهی افراد کمک می‌کند و آنها را قادر می‌سازد تا به بهترین نسخه خود تبدیل شوند.

4-اصالت

مدیران اغلب در تلاش برای آرام نشان دادن خود هستند، حتی اگر احساسی خلاف آن را دارند. اما چنین نگرشی فقط منجر به فضایی تصنعی و غیرانسانی می‌شود. سرکوب کردن خود واقعی یا سرزنش دیگران برای اشتباهات، منجر به استرس، فرسودگی و کاهش مشارکت‌جویی کارکنان می‌شود. مدیریت و رهبری سازمانی اصیل با واقعی بودن و ایجاد فضایی برای پذیرای کارکنان شروع می‌شود.

 

– مسوولیت‌پذیر باشید: نتیجه اقدامات خود را بپذیرید و تیم خود را تشویق کنید تا به ارزیابی نقش خود در نتایج بپردازند.

– از تظاهر دست بکشید: خود را همان‌گونه که هستید، بپذیرید و تیم خود را هم تشویق به کاری مشابه کنید.

– خود را ابراز کنید: شفاف و صادقانه صحبت کنید و محیطی بسازید که اعضای تیم شما هراسی از ابراز نظرات و نگرانی‌هایشان نداشته باشند.

– آگاهانه واکنش نشان دهید: اقدامات خود را با ارزش‌های درونی‌تان همگام کنید.

– حاضر باشید: بر لحظه حال متمرکز باشید و تمام حواس و توجه خود را به همکارانتان بدهید.

 

۵- تاب‌آوری

مدیریت به‌طور ذاتی با استرس سروکار دارد. تاب‌آوری و توانایی عبور و بازگشت روانی از چالش‌ها نقشی حیاتی در موفقیت بلندمدت دارد. نگرانی به ذات خود، استرس کشیدن بابت اتفاقاتی است که رخ نداده‌اند یا در کنترل ما نیستند. به جای نگرانی، انرژی و تمرکز خود را بر موارد قابل کنترل و شدنی بگذارید. عوامل استرس را مشخص کنید و اگر قادر به اثرگذاری بر آنها هستید، اقدامی کنید. اگر نه، رهایشان کنید. پذیرش و قضاوت نکردن شرایط، کلید موفقیت شما خواهد بود. توسعه مهارت تاب‌آوری به شما کمک می‌کند که سلامت روان خود را حفظ کنید و رهبر سازمانی بهتری برای دیگران باشید

رهبری استراتژیک و ارتباط درون سازمانی

رهبری استراتژیک شامل خلق استراتژی از طریق تحلیل محیط درونی و بیرونی سازمان، پیاده‌سازی استراتژی مناسب در زمان مناسب، و ارزیابی و کنترل است. رهبران استراتژیک باید با تکیه بر تفکر استراتژیک به برنامه‌ریزی بلندمدت دستیابی به اهداف کلان سازمانی بپردازند. آنها باید محیط داخلی و خارجی سازمان را در نظر بگیرند و استراتژی‌ها را با محیط کار خود هماهنگ کنند. رهبری استراتژیک به معنی توانایی پیشبینی، تجسم آینده، حفظ انعطاف‌پذیری، تفکر استراتژیک و ایجاد تغییراتی است که مزیت رقابتی برای سازمان در آینده ایجاد می‌کند.

 

ارتباط درون سازمانی

ارتباط درون سازمانی یک ابزار مدیریتی مهم است که امکان استفاده از پتانسیل موجود سازمان را فراهم می‌کند. رهبران باید از فرآیند ارتباط به طور موثر استفاده کنند تا ارزش‌های اصلی سازمان را به اعضا منتقل کنند و هماهنگی بین واحدها و پرسنل را ممکن سازند. این ارتباط نه تنها به اشتراک گذاری ماهیت و روح سازمان کمک می‌کند، بلکه نقش مهمی در اجرای عملکردهایی مانند برنامه‌ریزی، هماهنگی، تصمیم‌گیری، انگیزه‌بخشی و کنترل دارد.

 

نتیجه‌گیری

در نهایت، رهبری سازمانی از درون شروع می‌شود. با تسلط بر خودآگاهی، خودباوری، هدفمندی، اصالت و تاب‌آوری نه تنها می‌توانید یک رهبر سازمانی موثرتر باشید، بلکه به رضایت درونی نیز می‌رسید. در فضای کسب‌وکار پرتغییرتر از همیشه، مدیریت از درون تضمین‌کننده آن است که آماده الهام‌بخشی و ایجاد تغییرات مثبت هستید؛ چه برای خود و چه برای تیم کاری‌تان. این رهبری نه تنها بر افراد بلکه بر سیستم‌ها و فرایندهای سازمانی نیز تأثیر می‌گذارد و از طریق فرهنگ سازمانی و مسیر یابی، سازمان را با محیط خارجی مرتبط می‌سازد و افراد مناسب را برای دستیابی به اهداف سازمانی تربیت می‌کند.