مدیران عامل یا رده‌های میانی؛ درگیر با هوش مصنوعی

 در دهه گذشته، هوش مصنوعی (AI) به یکی از مهم‌ترین محرک‌های تحول در صنایع مختلف تبدیل شده است. از خط تولید کارخانه‌ها گرفته تا دفاتر مدیریتی شرکت‌های بزرگ، فناوری‌های مبتنی بر یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی و تحلیل داده‌های کلان در حال تغییر شیوه‌های تصمیم‌گیری، اجرا و حتی تعریف نقش‌های شغلی هستند. اما این تغییرات چه اثری بر مدیران عامل و مدیران میانی دارد؟ آیا سطوح بالای مدیریت تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار می‌گیرند یا این فناوری، بیش از همه، ساختارهای رده میانی را متحول می‌سازد؟

نقش مدیران میانی، به‌عنوان رابط بین استراتژی‌های کلان مدیریت عالی و عملیات روزمره کارکنان، همواره کلیدی بوده است. اما هوش مصنوعی با تسهیل فرایندهای تصمیم‌گیری مبتنی بر داده و کاهش نیاز به نظارت انسانی، موجب کاهش نقش‌های سنتی مدیران میانی شده است. برای مثال، الگوریتم‌های AI می‌توانند عملکرد کارکنان را در زمان واقعی بررسی کنند و پیشنهادهایی برای بهینه‌سازی بهره‌وری ارائه دهند، کاری که پیش‌تر تنها از طریق نظارت انسانی انجام می‌شد.

از سوی دیگر، مدیران عامل نیز تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار دارند، اما نه به شیوه‌ای که نقش آن‌ها حذف شود، بلکه نحوه عملکردشان بهینه می‌گردد. مدیران عالی‌رتبه اکنون با کمک داشبوردهای تحلیلی مبتنی بر AI می‌توانند روندهای بازار را پیش‌بینی کرده، تصمیمات استراتژیک دقیق‌تری اتخاذ کنند و ریسک‌های آینده را بهتر مدیریت نمایند.

تحقیقات موسسه McKinsey نشان می‌دهد که تا سال 2030، حدود 25 تا 40 درصد از وظایف مدیران میانی می‌تواند به‌طور کامل توسط فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی انجام شود. در مقابل، نقش‌های استراتژیک که نیاز به تفکر خلاق، سیاست‌گذاری و بینش انسانی دارند، مانند مدیران عامل، همچنان با قدرت باقی خواهند ماند اما نیاز به تسلط دیجیتال و درک عمیق‌تر از فناوری خواهند داشت.

در نهایت می‌توان گفت که هوش مصنوعی، نقش مدیران میانی را به شدت متحول خواهد کرد و بسیاری از وظایف آن‌ها را خودکار می‌سازد. در حالی‌که مدیران عامل به شرط تطبیق با فناوری و استفاده از آن در تصمیم‌گیری‌های کلان، می‌توانند بهره‌وری و ارزش‌افزوده بالاتری ایجاد کنند. بنابراین، بیشترین تأثیر از هوش مصنوعی نه لزوماً به معنای حذف نقش، بلکه در بازتعریف آن و نیاز به مهارت‌های جدید خواهد بود.